درس 5 : نمودارهای کندل‌استیک

درس 5 : نمودارهای کندل‌استیک

این درس نکات مهمی در مورد نمودارهای کندل استیک از جمله شکل‌ها و خطوط به نمایش گذاشته در این نوع اندیکاتورها را به‌صورت مشروح مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.

نمودارهای کندل استیک

شکل­‌های کندل­‌­استیک­­‌های اصلی

بدنه بلند سیاه

این مدل یک دوره نزولی را در بازار نشان می­­­‌دهد. قیمت­­‌ها محدوده وسیعی را تجربه کرده‌اند و بازار نزدیک به سقف دوره، بازگشایی و نزدیک به کف دوره، بسته شده است.

بدنه بلند سفید

این مدل متضاد بدنه بلند سیاه است و دوره صعودی را در بازار نشان می‌­­دهد. همچنین، قیمت­­‌ها طیف گسترده‌ای را تجربه کرده‌اند. اما بازار نزدیک کف دوره، بازگشایی شده و نزدیک به سقف دوره، روندی بسته شده است.

اسپینینگ تاپ

اینها بدنه­­‌های واقعی کوچک هستند که می­­‌توانند سیاه یا سفید باشند. بدنه کوچک نشان­­‌دهنده یک محدوده نسبتاً تنگ بین قیمت بازگشایی و بسته‌­­شدن برای دوره است. در یک محیط محدوده معاملاتی، اسپینینگ‌­­تاپ­­‌ها خنثی هستند، اما ممکن است به‌­­عنوان بخشی از الگوهای نموداری دیگر حائز اهمیت باشند.

خطوط دوجی

این خطوط دوره‌­­هایی را نشان می­­‌دهند که در آنها قیمت‌­­های بازگشایی و بسته­­‌شدن برای هر دوره یکسان است. طول سایه­­‌ها می‌­تواند متغیر باشد. خطوط دوجی در بسیاری از الگوها مهم هستند.

اندیکاتورهای معکوس

خطوط چتری

این کندل­­‌ها را می­­‌توان با دو ویژگی تشخیص داد، یک بدنه واقعی در انتهای بالایی کل محدوده معاملاتی، با سایه بالایی کم یا بدون سایه بالا و سایه پایینی که حداقل دو برابر طول بدنه واقعی است. رنگ بدنه واقعی مهم نیست.

بسته به جایی که چترها در یک روند ظاهر می­­‌شوند، می‌­­توانند صعودی یا نزولی باشند. اگر آنها در طول یک روند نزولی رخ دهند، چکش نامیده می شوند و صعودی هستند، همانطور که در "بازار" 'چکش زدن' یک مبنا است." اگر یک چتر در یک روند صعودی ظاهر شود، نزولی است و به عنوان یک "مرد به دار آویخته" شناخته می­­‌شود. نام شوم دومی برگرفته از ظاهر مردی آویخته به دار با پاهای آویزان است.

الگوهای پوشا

الگوی پوشا یک سیگنال معکوس قوی است، به­‌خصوص پس از یک روند طولانی. این الگو شبیه به الگوی معکوس غربی است. در این شکل‌گیری فقط بدنه واقعی مهم است. سایه­­‌ها عملاً نادیده گرفته می‌­­شوند.

الگوی پوشای نزولی دارای یک بدنه واقعی سیاه است که بدنه واقعی سفید روز قبل را در بر می‌­­گیرد. این الگو طی یک روند صعودی، نزولی است. برعکس، یک بدنه سفید در انتهای یک روند نزولی که بدنه سیاه روز قبل را در بر می­­‌گیرد، یک سیگنال بالقوه صعودی است.

خطوط نفوذی و پوشش­­‌های ابر سیاه

خط نفوذی یک الگوی صعودی است. این ترکیب از یک بدنه بلند سیاه و به دنبال آن یک بدنه سفید تشکیل شده است. بدنه سفید باید پایین‌­­تر از بازگشایی باشد و سپس بالای مرکز بدنه سیاه بسته شود. در اینجا، شکاف بازار در قیمت بازگشایی کاهش می­­‌یابد و سپس دوباره به سمت بالای نقطه میانی بدنه سیاه دوره قبل برمی­­‌گردد تا بسته شود. اگر بدنه سفید به این نقطه نیمه راهی "نفوذ" نکند، می­­‌توان انتظار ضعف بیشتری را در بازار داشت.

همانطور که قبلا ذکر شد، پوشش ابر سیاه یک الگوی نزولی است. این الگو برعکس خط نفوذی است. بدنه سفید قوی بلافاصله بدنه سیاه را دنبال می‌­­کند. یک پوشش ابر تیره باید دارای بدنه سیاه باشد که در بالای بدنه سفید قبلی باز شود و همچنین در زیر مرکز بدنه سفید بسته شود.

شکاف صعودی دو کلاغ

این یک روند نزولی است. بعد از یک بدنه بلند سفید، ما سری­­‌هایی از دو بدنه سیاه را می­­‌بینیم. یک شکاف صعودی در بین بدنه سفید و اولین بدنه سیاه وجود دارد. سایه‌­­ها نادیده گرفته می‌­­شوند. اگرچه یک شکاف صعودی معمولاً در تحلیل غربی معاصر صعودی است، این الگو در کندل­­‌ها نزولی است.

انبرک­­‌های قله و دره(کنوکی)

شکل­­‌گیری انبرک صرفاً دو خط با سقف­­‌ها و کف­­‌های منطبق است. انبرک می‌­­تواند از خطوط شمع با بدنه­‌های واقعی و/یا دوجی تشکیل شده باشد و می‌­­تواند در دوره‌­­های متوالی یا نزدیک رخ دهد. این الگو شبیه قله یا دره دوگانه در تحلیل تکنیکال سنتی غربی است.

در یک بازار رو به رشد، یک انبرک قله زمانی شکل می­­‌گیرد که قیمت، از جمله هر سایه بالایی، در دوره‌های متوالی یا نزدیک با هم تطابق داشته باشند. این یک اندیکاتور برگشتی نزولی خواهد بود.

در یک بازار در حال سقوط، یک انبرک دره زمانی شکل می­­‌گیرد که کف‌­­ها یکسان هستند (از جمله سایه‌های پایین‌تر) این انبرک زمانی اهمیت بیشتری دارد که یک خط نزولی دیگر (برای قله) یا یک خط صعودی (برای دره) را تأیید کند.

ستاره‌­­ها (هوشی)

ترکیبات ستاره‌ای متعددی وجود دارد. همه اندیکاتورهای معکوس هستند و بعد از روندهای طولانی یا حرکت­­‌های وسیع، پراهمیت‌­­تر هستند. ستاره یک بدنه واقعی کوچک یا یک دوجی ساخته­­‌شده در شکاف است که یک بدنه واقعی بلند را دنبال می­­‌کند. حتی اگر سایه‌ها همپوشانی کنند، شکل­­‌گیری همچنان به صورت ستاره درنظر گرفته می‌­­شود، چرا که بدنه‌­­های واقعی مهم هستند.

ستاره صبحگاهی و شبانگاهی

الگوی صبحگاهی و شبانگاهی علامتی از پائین‌­­ترین نرخ تنزیل بالقوه در بازار است. ستاره صبح نام درستی برای آن است، زیرا درست قبل از طلوع خورشید ظاهر می­­‌شود (به شکل قیمت­­‌های بالاتر). پس از یک بدنه سیاه طولانی، یک شکاف منفی نسبت به یک بدنه واقعی کوچک مشاهده می­­‌کنیم. بدنه سفیدی به دنبال آن دیده می­­‌شود که بالای نقطه وسط بدنه سیاه، درست قبل از ستاره بسته می‌­­شود. ستاره صبح شبیه خط نفوذی با یک "ستاره" در وسط است.

شکل­­‌گیری ستاره شبانگاهی، برعکس ستاره صبحگاهی است. نام‌گذاری مناسبی دارد چرا که درست قبل از غروب تاریکی ظاهر می‌­­شود، ستاره شبانگاهی یک سیگنال نزولی است. اساساً ستاره شبانگاهی شبیه یک پوشش ابر تیره با یک "ستاره" در وسط است.

ستاره دوجی و دنباله­­‌دار

ستاره دوجی پس از یک حرکت طولانی ظاهر می‌­­شود و از یک شکاف و یک خط دوجی تشکیل شده است (به یاد داشته باشید که دوجی زمانی است که قیمت‌­­های باز و بسته­­‌شدن، یکسان هستند). این اغلب نشانه یک قله یا دره قریب­­‌الوقوع است. ستاره‌های دوجی اغلب نقاط عطف قریب‌الوقوع را در بازار نشان می‌دهند، اما معامله‌گران محافظه‌کارتر باید منتظر باشند تا بدنه روز بعد، تغییر روند قیمت را تایید کند.

الگوی ستاره دنباله‌­­دار در قله های کوتاه‌­­مدت در بازار ظاهر می‌­­شود و یک سیگنال نزولی است. همانطور که از نامش پیداست، ستاره دنباله‌دار یک بدنه واقعی کوچک در انتهای پایین محدوده قیمت با سایه بالایی بلند است.

خطوط هارامی

این شبیه به یک روز درونی در تحلیل معاصر غرب است. اما در حالی که یک روز درونی معمولاً خنثی در نظر گرفته می‌­­شود، خط هارامی یا صلیب نشانه ای از کاهش حرکت (مومنتوم) است. بدنه کوچک خط هارامی در بدنه بلندی که مستقیماً قبل از آن قرار دارد، لحاظ شده است. اگر خط هارامی نیز دوجی باشد، به آن صلیب هارامی اتلاق می شود.

این الگوها نشان می­­‌دهد که بازار در نقطه بلاتکلیفی قرار دارد و امکان تغییر روند یا معکوس‌­­شدن آن وجود دارد. ما دریافتیم که الگوی صلیب هارامی در پیش­­‌بینی تغییرات روند، مفید است، به‌­­خصوص پس از بدنه سفید بلند در یک روند صعودی.

خطوط میتینگ

خطوط میتینگ زمانی اتفاق می­­‌افتد که بازار بالاتر یا پائین­­­‌تر از قیمت بازگشایی شکافته شود و سپس از دوره قبلی، به‌­­صورت تغییرنکرده، بسته شود. برای مثال، در یک روند صعودی، یک بدنه سفید پیرو یک بدنه سیاه است. معکوس در یک روند نزولی درست است. شکل­­‌گیری خط میتینگ نشان می­­‌دهد که مسیر قبلی بازار غیرقطعی است.

اندیکاتورهای ادامه‌­­دهنده

شکل­­‌گیری کندل بعدی نشانگر این است که روندهای قیمت باید ادامه یابد. شکاف‌­­های قیمت در الگوها در هر یک از این شکل­­‌گیری­­‌ها اتفاق می­­‌افتد.

شکاف تاسوکی صعودی

در یک بازار رو به رشد، شکاف بدنه سفید بالاتر است. پس از آن یک بدنه سیاه ظاهر می­­‌شود که در بدنه سفید باز می­‌­شود و پایین­­‌تر بسته می‌­­شود، اما در شکاف پر نمی‌­­شود. مهم است که هر سایه پایینی نیز در شکاف پر نشود. بازار را باید در زمان بسته­­‌شدن بدنه سیاه خرید (تا زمانی که شکاف بسته نشده باشد). به طور معمول، بدنه سیاه نزولی در نظر گرفته می­­‌شود. اما، در این الگو، به‌­­عنوان یک عقب‌گرد موقت در نظر گرفته می‌­­شود.

ویندوز (Ku)(پنجره­­‌ها)

پنجره همان شکاف در تحلیل غربی معاصر است. در حالی که ما می­­‌گوئیم "پرشدن در شکاف" ، عبارت ژاپنی‌­ها "بستن پنجره" است. تجربه ما این است که شکاف‌­­ها اغلب تبدیل به نواحی پشتیبانی و مقاومت می­­‌شوند. پنجره ­­ها (یعنی شکاف­­‌ها) در بستری یکسان ملاحظه می‌شوند. سایه­­‌ها همچنین در بسته‌­­شدن پنجره درنظر گرفته می‌شوند.

الگوی صعودی یا نزولی سه متد

این یک الگوی کندل نادر، اما مهم است. متد صعودی در یک روند صعودی، خرسی است. بدنه سفید بلند با یک سری از سه بدنه سفید یا سیاه بسیار کوچک، عقب‌نشینی می‌­­کند. در نهایت، یک بدنه سفید قوی دیگر که یک قیمت بالای بسته­­‌شدن جدید برای حرکت ایجاد می­­‌کند، شکل­­‌گیری را تکمیل می­­‌کند. متد نزولی در بازار در حال نزول، خرسی است.

خطوط سفید ساید بای ساید (نارابیاکا)

در یک بازار رو به افزایش، دو بدنه سفید با قیمت­­‌های بازگشایی یکسان، در یک شکاف صعودی تشکیل می‌­­شوند. این الگو صعودی است و شکاف باید نمایانگر ناحیه پشتیبانی قوی باشد. این امر به‌­­ویژه برای شکست از یک منطقه ازدحام قیمت پایین بسیار، مهم است. با این حال، خطوط سفید ساید بای ساید به دنبال یک روند نزولی، خرسی هستند و به­­‌عنوان پوشش کوتاه­­‌موقت در نظر گرفته می­­‌شوند.

اندیکاتورهای دوجی متفرقه

خطوط دوجی نشان­­‌دهنده عدم تصمیم‌­­گیری است. اگر دو یا چند خط دوجی را در زمان کوتاه‌­­مدت در بازاری مشاهده کنید که معمولاً در آن اتفاق نمی‌­­افتد، یک حرکت قوی امکان­­پذیر است. دوجی­­‌های دوگانه ممکن است افزایش نوسانات بازار را پیش‌­­بینی کنند. معامله‌­­گران آپن‌ها (اختیار معامله)، که از جهت قیمت مطمئن هستند می‌­­­توانند از این سیگنال برای خرید گزینه‌­­ها استفاده کنند (با فرض اینکه سطوح نوسان جذاب هستند) آنها می‌­­توانند از ازدیاد حق بیمه بر اساس افزایش نوسانات و حرکت قابل توجه قیمت بهره­­‌مند شوند. برای کسانی که در مورد جهت شکست مطمئن نیستند، ممکن است یک سرگردانی یا احاطه هدف طولانی (یا بازی‌های طولانی نوسانی مشابه) در نظر گرفته شود.

روزهای دوجی معمولاً به‌­­صورت کوتاه‌­­مدت می­­‌توانند به پشتیبانی یا مقاومت تبدیل شوند. یک سری از سه خط دوجی پس از یک حرکت طولانی­­‌مدت می­­­‌تواند نشان‌­­دهنده یک بالا یا پایین مهم باشد.


مطالب پر بازدید